ناخدای عشق

ساخت وبلاگ
پرنسس مهربان سینما/تورج عاطف سینما روزگار من به گونه دگر بود . سینمایی با داستانهای عجیب و زیبا و پر از احساس وقهرمانانی که در قالب هنرپیشه ان داستانها را برایم باورکردنی می کردند و زندگی ادامه شاعرانه و بی گمان عاشقانه تری داشت.سینمایی که من می شناختم دنیای شگفت انگیزی بود .سینمایی که از هنر بهره مند و‌کمتر به زرق و برق های بی حاصل این روزهای هنر هفتم احتیاج داشت و از هنرمندانی بهره می برد که بی گمان تکرار نشدنی هستند و یکی از آنها در چنین روز بهاری به دنیا آمده استنام اصلی او آدری کاتلین راستن بود و در سینما به نام آدری هیپورن مشهور شداگر امروز در میان ما بود۹۴ ساله می شد .بنیاد فیلم آمریکا او را سومین زن بزرگ تاریخ سینما می شناسد وپیتر باگدانوویچ هنرپیشه و کارگردان آمریکائی او را آخرین معصوم سینما نام نهاده است. در بروکسل به دنیا امد و در لندن یک بالرین شد اما بی گمان با ایفای نقش پرنسس « آن » که در فیلم مشهور« تعطیلات رمی« ساخته کارگردان ویلیام وایلر در کنار گریگوری پک انجام داد و‌موفق شد به اولین هنرپیشه تاریخ سینما تبدیل شود که در یک سال گلدن گلاب و اسکار و بفتا را برنده شودو به یک ستاره فراموش نشدنی سینما تبدیل شد. اتفاق جالب در این فیلم این است که قرار بود الیزابت تایلور ایفاگر نقش پرنسس« آن »باشد اما آدری هیپورن جوان و جویای نام برای این نقش انتخاب شداو نمادی از سادگی و زیبایی بودو با بازی درنقشهای جاودانه چون سابرینا در فیلمی با همین در کنار همفری بوگارت و‌ویلیام هولدن وجنگ و‌صلح وبانوی زیبای من و صبحانه در تیفانی و... توانسن جهانی را عاشق و دلباخته پرنسس سینما یعنی آدری هیپورن کند. او می توانست پرنسسی شود که از دنیای پر زرق و برق خسته و رهسپار خیابانهای ناخدای عشق ...
ما را در سایت ناخدای عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ftourajatefb بازدید : 57 تاريخ : شنبه 31 تير 1402 ساعت: 1:30

حکایت تولد رفیق / تورج عاطف به یاد رفیقی که دیگر با ما نیست . رفیقی که امروز اولین تولدش در هجرت اوست روزگار غمگین به اتمام نمی رسند روزگار حکایت آدینه های کودکی ما را ندارند که پر از همبستگی و شادمانی و به یاد آوردن " ما " بود این روزگار پر شده از حکایت دلتنگی و هجرت و در این میان چه سخت تر که هجرت برای قصه زندگی رفیق بزرگوار و مهربان و خوش بیان و آگاه و نیک نهادی چون مهندس مانوسی فرعزیز باشد اولین تولد پس از هجرت اوست . مردی که یک روز خرداد به دنیا آمددرزبان پهلوی پهلوی خردات یا هرتات به معنی کمال است .هـَیوروَتات، ( خرداد )در اسطوره‌های ایرانی و زرتشتی، پاس دارنده آب‌ها و سرسبزی است.مهندس مانوسی فر به واقع چون آب و سر سبزی بود مردی که بی هیچ ادعائی زندگی می بخشید و از زندگی و سر سبزی های آن را به یاد دوست دارانش می آورد مردی که جهان بدون او برایم بسیار سرد و بی روح است رفیق نازنینم که رفت تا بی کران ناگفته هایم از ادبیات و موسیقی و سینما و فوتبال و عشق به وطن و حیوانات و... همچنان در صندوقچه اسرار دلم بماند . زیرا همراهی چون او را ندارم و نخواهم داشت که با او سخن بگویم حال در این روز تولد رفیق رفیق دست به دامان سایه می شوم که او نیز چون دوست دارش مهندس مانوسی فر عزیز دیگر با ما نیست تا شاید بتوانم ذره ای از غم هجران او را بیان کنمدل چون توان بریدن ازو مشکل است این آهن که نیست جان من آخر دل است این من می شناسم این دل مجنون خویش را پندش دگر مگوی که بی حاصل است این ...دلتنگی های دل گوش به هیچ پندی نسپارد . کدام پندی می تواند دلی را آرام کند که در هجران دوست می سوزد ؟دلتنگم و حرفهای ناگفته از شعرهای ابتهاج و فریدون مشیری و فروغ و سیمین بهبهانی سهراب سپهری ناخدای عشق ...
ما را در سایت ناخدای عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ftourajatefb بازدید : 58 تاريخ : شنبه 31 تير 1402 ساعت: 1:30